داماد خشمگین مشهدی با ماشین از روی مادر زنش گذشت + عکس بازسازی قتل
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۴۳۸۴۴
جوان 31 ساله ای که به اتهام قتل عمدی مادرزنش بازداشت شده است، در حالی زوایای پنهان این ماجرای دلخراش را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازگو کرد که هنوز بررسی های کارشناسی پزشکی قانونی خراسان رضوی درباره علت دقیق مرگ این زن ادامه دارد.
به گزارش رکنا، اواسط مرداد گذشته، زنگ تلفن مرکز فوریت های پلیس (110) به صدا درآمد و خبر حادثه ای وحشتناک در بی سیم های پلیس پیچید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پی دریافت این خبر، بی درنگ نیروهای کلانتری قاسم آباد مشهد با دستور سرهنگ سیدرضا معطری، عازم بیمارستان شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی های مقدماتی نشان می داد: ماجرا از یک اختلاف خانوادگی شروع شده و داماد جوان پس از آن که خودرو را از روی پیکر مادرزنش عبور داده، به مکان نامعلومی گریخته است.
با گزارش این حادثه تاسف بار به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، تحقیقات گسترده ای در این باره آغاز و دستور دستگیری داماد فراری صادر شد. اما هنوز چند ساعت بیشتر از این ماجرای وحشتناک نگذشته بود که «یاسر» (متهم تحت تعقیب) با راهنمایی باجناقش وارد کلانتری قاسم آباد شد و خود را تسلیم قانون کرد.
دقایقی بعد قاضی «محمود عارفی راد» که مشغول تحقیق درباره یک پرونده جنایی دیگر بود، دستور انتقال خودرو ساینای متهم به پارکینگ را داد و بدین ترتیب «یاسر» نیز پس از انجام بازجویی های مقدماتی، به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی منتقل شد تا بازجویی ها به شیوه تخصصی ادامه یابد.
متهم 31 ساله این پرونده که دیگر به اتهام ارتکاب قتل عمدی یک زن مسلمان بازداشت شده بود ضمن اعتراف به اختلافات خانوادگی با همسرش، مدعی شد که به عمد مادرزنش را نکشته است!
متهم این پرونده جنایی در تشریح این حادثه هولناک گفت: مدت ها بود که با همسرم دچار اختلافات خانوادگی شده بودم و مدام با هم جر و بحث داشتیم. این اختلافات به جایی رسید که فقط به خاطر فرزندم در کنار هم به زندگی مشترک ادامه می دادیم.
روز حادثه نیز طبق معمول مشاجره ای بین من و همسرم شروع شد تا حدی که با پدرزنم تماس گرفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم.
در همین هنگام بود که از شدت خشم و عصبانیت همسرم را سوار خودرو ام کردم و به طرف منزل پدرزنم حرکت کردم که در بولوار امامیه ساکن است.
هنوز چند کوچه بیشتر به محل زندگی پدرزنم باقی نمانده بود که به خاطر مشاجره های لفظی بی پایان درون خودرو، ناگهام همسرم از من خواست او را پیاده کنم! من هم به ناچار پدال ترمز را فشردم و همسرم را در همان جا پیاده کردم اما خودم در همان حالت خشم و عصبانیت ناشی از مشاجره های خانوادگی به طرف منزل پدرزنم رفتم.
زمانی که آن جا رسیدم دیدم خانواده همسرم و برخی بستگانمان مقابل منزل ایستاده اند. در این شرایط من از خودرو پیاده شدم تا با آن ها صحبت کنم ولی ناگهان برادر زنم که حدود 25 سال دارد بیرون آمد و چماقی را از داخل خودروی پراید خودشان برداشت و با آن شیشه های عقب و جلوی خودروی مرا تخریب کرد.
در این لحظه بود که پدر زنم از من خواست ازآن جا بروم وگرنه احتمال دارد کشته شوم! من هم از ترس پدال گاز را فشردم که بعد متوجه شدم مادرزنم را زیر گرفته ام و ...
به دنبال اظهارات متهم که برخی ادعاهای او دچار تناقضاتی بود و با صحنه وقوع حادثه مطابقت نداشت، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، وی را با صدور دستوری از سوی قاضی «عارفی راد» برای بازسازی صحنه جرم به پارکینگ محل نگهداری خودرو ساینا و محل وقوع حادثه در بولوار امامیه 56 بردند. این متهم 31 ساله که مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بود پس از معرفی کامل خود و تفهیم اتهام ارتکاب قتل عمدی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد، به بیان برخی زوایای تاریک این ماجرا پرداخت و گفت: وقتی سوار خودرو شدم تا به درخواست پدرزنم از محیط درگیری فرار کنم، متوجه حضور مادرزنم در مقابل خودرو نشدم و اصلا او را ندیدم! ...
در این هنگام قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرسید اما طبق شواهد موجود، پیکر مادرزنتان مسافتی زیر خودرو کشیده شده است و شاهدان این موضوع را تایید کرده اند تا حدی که زیر باک خودرو هم خون آلود بود، در این باره چه می گویید؟
متهم ادامه داد: نمی دانم! ولی من مادرزنم را جلوی خودرو ندیدم!...
قاضی «عارفی راد» سخنان متهم را قطع کرد و درحالی که از او می خواست پشت فرمان ساینا بنشیند، خود نیز مقابل خودرو نشست و سپس از متهم سوال کرد «آیا مرا که جلوی خودرو نشسته ام، می بینی؟
یاسر پاسخ داد: «بله!» شما را می بینم! در این لحظه مقام قضایی پرسید؟ پس چگونه مدعی هستی که مادر زنت را ندیده ای در حالی که او ایستاده بود!؟
متهم که چاره ای جز سکوت نداشت فقط کلمه «نمی دانم» را تکرار کرد و سپس قاضی ویژه قتل عمد از او خواست ادامه ماجرا را شرح دهد.
یاسر که دیگر راه گریزی از مخمصه سوالات تخصصی قاضی نمی دید، گفت: وقتی احساس کردم خودرو حرکت نمی کند تازه متوجه موضوع شدم اما به خاطر این که ترسیده بودم از محل گریختم.
بعد هم وقتی شنیدم مادرزنم در بیمارستان جان باخته است با باجناقم تماس گرفتم و موضوع را برایش شرح دادم. سپس با راهنمایی و نصیحت باجناقم به کلانتری قاسم آباد رفتیم و خودم را تسلیم کردم.
مقام قضایی در حالی دستور پایان بازسازی صحنه جرم را صادر کرد که هنوز علت دقیق مرگ این زن میان سال از سوی پزشکان قانونی در دست بررسی است. بنابراین گزارش با انتقال متهم به زندان، تحقیقات تخصصی درباره این ماجرا با نظارت سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) ادامه دارد.
شایان ذکر است، در آغاز بازسازی صحنه جرم ابتدا سرهنگ نوریان (افسر پرونده) به بیان خلاصه ای از محتویات این پرونده پرداخت و اظهارات متهم در مراحل اولیه بازجویی را در حضور مقام قضایی بازگو کرد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قتل مرگ حادثه ای وحشتناک اخبار حوادث قتل قتل زن قتل مادرزن سهام عدالت قیمت خودرو کرونا فیلم فریبا نادری فریبا نادری بازیگر ریحانه پارسا ازدواج محمدرضا گلزار فرهاد مجیدی قیمت قاضی ویژه قتل عمد خراسان رضوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۴۳۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم
همشهری آنلاین - بهاره خسروی : قصه ها و ترانه های و ماشیننوشته های تهران قدیم خط به خطش برای اهالی تهرانی که در گرد و غبار روزگار مویی سپید کردهاند پر از خاطرههای فراموش نشدنی است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
«محمود منیعی» تهرانپژوه، درباره این موضوع توضیح میدهد: «با عجین شدن خودرو در زندگی روزمره مردم و جمع شدن بساط درشکهچیها اغلب رانندهها برای جلب مشتری بیشتر و بازارگرمی سعی میکردند از ترفندهای مختلفی استفاده کنند. قدیمها خودروها فاقد پخشصوت یا رادیو بودند. به همین دلیل، اغلب رانندهها سعی میکردند با خوشوبش و نقل روایتهای جالب به نحوی با مسافران ارتباط بگیرند تا اینکه به مرور زمان رانندهها یا شوفرهای خوشصدا شروع کردند به آوازخوانی در طول مسیر که در ماشین دودی هم انجام میشد.»
بنا بر این، خواندن تصنیفهایی کوچهبازاری مانند ترانه معروف ماشین مشدی ممدلی نه بوق نه صندلی و از قند و شکر ساختهام جوجه خروس، آقایان یکی یه دونه خروس و... در هنگام سفر رواج پیدا کرد.
اما قصه ماشیننوشت ماجرای جالبتری دارد. مطالبی که اغلب برگرفته از دلمشغولیهای روزمره صاحب خودرو بود. درباره فرهنگ ماشیننوشتها «سیدجمال هادیان طباییزواره» کتابی با عنوان «اتولنامه» نوشته است که در آن به موضوع همین ماشیننوشتها و معروفترین و پر مخاطبترین آنها در میان رانندهها پرداخته شده است.
منیعی در این باره میگوید: «زیبایی بصری خودروها و اینکه پیام و اثری تلنگرآمیز برای ذهن مخاطب داشته باشد برای رانندههای تهران قدیم بسیار مهم بود و به همین دلیل سعی میکردند وسیله نقیلهشان را با بهترین شکل و نوشتهها تزیین کنند و به نحوی تو چشم شهر باشد؛ از جمله: عمرا اگر لنکهام را پیدا کنی / خدایا هیچ جوانی را نامراد نکن/ مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید / سلام جیگر طلا / ناظم نظم جهانی کی میآیی / خدا کند که بیایی و..»
کد خبر 848729 برچسبها هویت شهری تهران اتومبیلرانی