افسر شهید پلیس زاهدان که در آتش خشم تبهکاران سوخت + عکس
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۹۸۷۵۷۱
حوادث رکنا: او که فرمانده پلیس مبارزه با مواد مخدر خاش بود بیشتر و بهتر از همه معنای این خبر را می فهمید . اعتیاد بلای خانمان سوزی بود که می توانست یک جوان خام را آلوده کند . می توانست یک زن را بی شوهر کند . می توانست ده ها کودک را بی پدر کند و می توانست صدها خانواده ایرانی را از هم متلاشی کند .
ساعت یازده بود که زنگش زدند :
-باندی که منتظرشون بودیم شناسایی شدن .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«رضا شهرکی» در طول بیست سال خدمتش در زاهدان و نیکشهر و ایرانشهر و خاش بارها و بارها چنین صحنه هایی را دیده بود .او در یک لحظه همه آن دیده ها و شنیده ها را مثل باد از ذهن گذراند .
باید تصمیم به جا و سریعی می گرفت .حتی فرصت نداشت برود مقر پلیس و ماشین سازمان را بردارد . با همان ماشین خودش رفت به سمت خروجی شهر . در بین راه دو نفر از همکاران همیشه همراهش را سوار کرد . با تجربه ای که در طول سال ها جنگ و گریز به دست آورده بود دل صحرا را شکافت و از راه میان بر رفت به سمت مسیرهای اصلی قاچاق. اطلاعاتی که مخبرها ارائه داده بودند ، صحیح بود .
قاچاقچی ها با استفاده از عوارض طبیعی و تاریکی شب از موانع مرزبانی رد شده بودند و با خیال آسوده داشتند خودشان را به خاش می رساندند . اگر زودتر فهمیده بود سر راهشان کمین می زد ولی دیگر کار از کار گذشته بود . بی محابا پیچید جلوی ماشین قاچاقچیان .
آنها که باورشان نمی شد سه افسر نیروی انتظامی با ماشین شخصی جلوی رویشان سبز شوند پا به فرار گذاشتند و در همان حال به سمت ماشین نیروهای ناجا تیراندازی کردند . یکی از ماموران لاستیک ماشین پر از مواد مخدر را زد و کمی بعد خودرو پنچرشده در ماسه های روان حاشیه جاده فرو رفت .
سرنشینانش سراسیمه پیاده شدند و دویدند به سمت نزدیک ترین خاکریز شنی . رضا با خودش فکر کرد که ای کاش لاستیک را نزده بودند ، اما دیگر دیر شده بود. بله ورق برگشته بود و ماشین ماموران ناجا بدون هیچ جان پناهی در تیررس سوداگران مرگ قرار داشت ! رضا خواست دنده عقب بگیرد ولی یکی از قاچاقچی ها نعره کشد :
-شما راه فرار ندارین . تسلیم بشین ! ...
سوداگران مرگ موضع مناسبی داشتند و رضا و رفقایش در خطرناکترین وضعیت ممکن . ناگهان از سه طرف به سمت ماموران ناجا تیراندازی شد . شلیک ها به صورت رگبار بود و فرصتی برای جابجایی به قربانیان نداد .
دو نفر همراه رضا شهید شدند و خودش مجروح و خون آلود پشت فرمان ماشین افتاده بود . او هنوز داشت با یکی از قاچاقچی ها حرف می زد که دیگری از پشت سر آمد و به او تیر خلاص زد . بعد هم ماشین رضا را با هر سه سرنشین شهیدش به آتش کشیدند تا همه بفهمند مبارزه با مواد مخدر چه هزینه هایی دارد !
پیکر مطهر شهدای آن حادثه جزغاله شده بود و روز تشییع به محمد و مهدیه ، فرزندان رضا ، اجازه داده نشد که برای آخرین بار صورت بابایشان را ببینند . همسر شهید به این می ا ندیشید که چقدر شهادت شوهرش به ارباب بی کفن همه شهدا حضرت اباعبدالله (ع) شباهت داشته ؛ تنها و غریب !
او زینب وار ایستاده بود و می بایست به آخرین خواسته شوهرش عمل می کرد . همه اسباب و اثاثیه خانه خاش را به زن فقیری که می شناخت بخشید و از آن شهر رفت . همان طور که رضا گفته بود : « هر وقت خواستیم از این خانه بریم ، همه اثاث این منزل را به این زن فقیر می بخشم » ...
منبع: رکنا
کلیدواژه: اخبار حوادث خشم عکس قاچاقچیان آتش خاش عکس دختر پسر مرگ فیلم جوان تصاویر جسد وزیر زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۸۷۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) رئیس دانشگاه شهید بهشتی: در اتفاقات ۱۴۰۱، پلیس ایران وارد هیچ دانشگاهی نشد
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی